ضربان قلب من

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

دوست داشتم کنار هم بودیم که لحظه تحویل سال اولین چیزی که میدیدم تو بودی و اولین صدایی که میشنیدم صدای تو بود ...


این روز ها موقعی از ساله که همه به فکر اهداف خودشان برای سال آینده هستند و به این فکر می کنند که در سال جدید چه کار هایی بیشتر بکنند و چه کار هایی کمتر. اینکه به آینده فکر کنید و تمام آن چیز هایی که می خواهید به دست آورید را برای خودتان مجسم کنید چیز بدی نیست اما در آستانه سال نو بر عکس تصورم و انتظارم باز هم بدون حضور توسال نو را تنها دور سفره هفت سین آغاز می کنم.


اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد


شیشه می شکند و زندگی می گذرد. نوروز می اید تابه ما بگوید تنها محبت ماندنی است پس دوستت دارم چه  شیشه باشم چه اسیر سرنوشت و چه بدون تو تنها . . .


باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطرههای باران طلایی رنگند.از خدا می خواهم که همیشه زیر این باران خیس شوی


و من وقت تحویل سال


تمام دلتنگیهایم را


به جای تو


در آغوش می کشم


چقدر جایت میان بازوانم خالیست


و چقدر امسال خودم را تنهاترین دختر روی زمین احساس میکنم


 

  • Romi Joon

عاشقم،

اهل همین کوچه ی بن بست کـناری

که تو از پنجره اش پای به قلب من ِ دیوانه نهادی

تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟

من کجا ؟ عشق کجا ؟ طاقتِ آغاز کجا ؟

تو به لبخند و نگاهی

منِ دلداده به آهی

بنشستیم.

تو در قلب و

منِ خسته به چاهی

گُنه از کیست ؟

از آن پنجره ی باز ؟

از آن لحظه ی آغاز ؟

از آن چشم ِ گنه کار ؟

از آن لحظه ی  دیدار ؟

کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت،

همه بر دوش بگیرم

جای آن یک شب مهتاب،

تو را تنگ در آغوش بگیر

  • Romi Joon