آسمون دلم
امروز هوا ابری وگرفته ست انگار آسمون هم بغض داره ونمیدونه چطور خودشو خالی کنه مثه آسمونه دل من.. دیشب ذهنمو بد مشغول کرد مدام باخودم میگفتم شاید حقیقت داره وکسی نمیخواد این حقیقتو به من بگه چندباری رو از داداشم سوال کردم سعی میکرد منو اروم کنه ولی همچنان دلم اروم نشده غوغایی توشه.
هرروز میگذره ومن همچنان امید به فردایی دارم که میدونم هیچ وقت قرار نیست برسه.
چقد زود داره94هم میگذره همه چیز درحال تغییره غیرازمن که انگارسرجام قفل شدم وفقط شاهدگذرزمان وتغییرآدمام.
چقد دلم یه خوشی ازته دل میخواد یه آرامش عمیق یه جای ساکت ودور...
- ۳ نظر
- ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۵
- ۱۸۷ نمایش